نتایج جستجو برای عبارت :

گل افتابگردون

 
اون روزی کلی خرید کرده بودم، دو تا بیسکوئیت اتی از اونا که شبیه افتابگردون ه خریدم . داشتم وسایل رو میگذاشتم تو ماشین چشم به یه پسر بیست ساله خورد که تا کمر خم شده بود تو زباله ها 
من با این همه خرید و او با دستان خالی دنبال پلاستیک و ورق بود تا نون شبشو جور کنه.
یکی از بیسکوئیت ها رو ورداشتم رفتم پیشش گفتم بیا این مال توئه دو تا خریدم یکی برا تو یکی خودم. 
بعد هر دو خندیدیم از چی نمیدونم اما اگه قوانین و بند و بساط های مربوط به قانون نبود پریده
برای دومین بار در بهار سرماخوردم.نمیدونم چطور ولی یکروز صبح بیدار
شدم وحس سرماخوردگی داشتم و اینبار قرص خوردن و خوابیدن هم اثر نکرد و
ویروس پیشرفت کرد و مجبورم کرد برای زودتر خوب شدن برم دکتر.و قسمت جذاب
بهداری رفتن،دکترش بود که وقتی  "ر" رفت واسم از پذیرش برگه ی ویزیت بگیره
وقتی اومد فقط گفت دکترش اونی که بدت میاد نیست و خب من هم دیگه مهم نبود
برام که دکتر کیه.همین که اون دکتر مسخره نبود کافی بود برام.وقتی برگه رو
گذاشتم رو میز دکتر یه نگا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها